Web Analytics Made Easy - Statcounter

خبرگزاری میزان- داستان بلند «ریاح» نوشته جلال توکلی که به موضوع چگونگی نفوذ صهیونیست‌ها در سرزمین فلسطین و اشغال آن پرداخته، پس از ۱۹ سال دوباره تجدیدچاپ و به زودی روانه بازار کتاب می‌شود. تاریخ انتشار: 16:50 - 17 آذر 1398 - کد خبر: ۵۷۵۰۱۲

به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی خبرگزاری میزان، جلال توکلی نویسنده کتاب «ریاح» گفت: زمان داستان «ریاح» بین سال‌های ۱۹۴۰ تا ۱۹۴۱ میلادی است و اگرچه وقایع کلی داستان واقعی و با استناد به مدارک موجود نوشته شده اما به‌ صورت نمادین هم در داستان اصلی که در یک مزرعه اتفاق می‌افتد، انعکاس می‌یابد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در حقیقت، مزرعه مورد اشاره، نمادی است از کشور فلسطین و هر کدام از اشخاص داستان، نماینده طیف خاصی از مردم آن کشور به شمار می‌روند.

بیشتر بخوانید: برای مطالعه تازه‌های نشر انتشارات سوره مهر اینجا کلیک کنید

او افزود: همچنین درخت زیتونی که در مزرعه وجود دارد و در مرکز داستان، سلسله حوادثی پیرامون آن به وجود می‌آید، نمادی است از تاریخ و فرهنگ غنی فلسطین که اگر چه با دسیسه صهیونیست‌ها، از ریشه کنده می‌شود و به جای آن یک دکل نگهبانی قرار داده می‌شود ولی پس از سال‌ها مبارزه و مقاومت مردم مظلوم فلسطین، دوباره سر از خاک بیرون می‌آورد و جوانه می‌زند.

توکلی افزود: نکته جالب توجه این است، سال‌ها پس از انتشار داستان بلند «ریاح» متوجه شدم این درخت زیتون، واقعا در فلسطین وجود دارد و به مرد بادیه‌نشین مشهور است. از آن‌جا که این درخت به نمادی از مقاومت مردم فلسطین تبدیل شده، صهیونیست‌ها بار‌ها و به طرق مختلف سعی کرده‌اند تا آن را بخشکانند و از بین ببرند.

به گفته توکلی، «ریاح» یک واژه قرآنی به معنی باد‌های بشارت‌دهنده رحمت الهی سوره اعراف، آیه ۵۷ است، که در فضای دردناک داستان، سفیر امید و زندگی و مژده‌دهنده نصرت و پیروزی الهی است.

وی با اینکه کتاب «ریاح» نخستین بار در سال ۱۳۷۹ توسط انتشارات سوره مهر منتشر شد، اظهار داشت: در همان سال در جشنواره دوسالانه قلم زرین، به‌عنوان اولین داستان بلند فارسی در مورد سرزمین مقدس فلسطین مورد تقدیر قرار گرفت. حالا که پس از گذشت ۱۹ سال ریاح با یک بازنگری و ویرایش جدید بازنشر می‌شود، جا دارد یادی کنم از مرحوم حسین حداد که در آن سال‌ها برای چاپ و انتشار کتاب بسیار زحمت کشید.

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم: «ریاح پشت به آفتاب‌گردان‌ها نشسته بود. رنگ و رویش زرد شده بود، دو هلال کبودرنگ زیر چشم‌هایش افتاده بود و گونه‌های خشکی‌زده‌اش، بیرون زده بود. مچ دست‌هایش که دور زانوهایش قلاب شده بود، حتی از مچ دست خالد هم باریک‌تر به نظر می‌رسید.

به گمانم از وقتی‌که از زیر سیم‌های خاردار عبور کرده بودم، مرا دیده بود، ولی کوچک‌ترین حرکتی نکرده بود. بعد که به او نزدیک‌تر شدم، تغییری در چهره‌اش مشاهده نشد. سلام کردم و گفتم که آمده‌ام احوالش را بپرسم و بپرسم که چرا دیگر به مزرعة ما نمی‌آید؟ به او گفتم دلمان خیلی برایش تنگ شده است، اما او با چشم‌هایی طوفانی، خیره‌خیره نگاهم کرد و چیزی نگفت.

قدمی به جلو برداشتم و گفتم: «منم، اسماعیل... من را به جا می‌آوری؟»

مثل اینکه در این دنیا نبود و یا زبان مرا نمی‌فهمید. آهسته خواند:

«هیس، سروصدا نکن و خواب مردگان را میاشوب

تنها آتش را در تاریکی‌شان بیفروز

تا یخ‌بندانشان آب شود و

به آرامی کوچ کنند»

این بار به خودم اشاره کردم و شمرده‌شمرده گفتم: «منم، اسماعیل... اسماعیل...»

یک‌مرتبه شک کردم که او ریاح باشد. آرام‌آرام فاصله‌ام را با او کم کردم و چشم در چشم‌هایش دوختم و گفتم: «آیا تو واقعاً ریاح هستی؟»

با بی‌خیالی خواند:

«همة کارها، روبه‌راه است.

ولی طوفانی در دریاست

و غرشی در کوه

و گریستنی در خانه

و گلوله‌ای سربی در راه»

یک‌مرتبه زد زیر خنده.

بیچاره ریاح! دلم برایش می‌سوزد. هنوز صدای خنده‌هایش در گوشم مانده است. خنده‌هایش؟! خنده که نبود، بوی گریه می‌داد. مثل آن‌وقت‌هایی نبود که در دل آدم شور و نشاط می‌ریخت، غم‌ها را از دل‌ها پاک می‌کرد و جوانه شادی‌ها را هدیه می‌داد؛ تلخ بود مثلی بی‌فردایی.»

انتهای پیام/

منبع: خبرگزاری میزان

کلیدواژه: اینجا معرفی کتاب تازه های نشر انتشارات سوره مهر بازار نشر

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mizan.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری میزان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۰۱۶۵۸۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

داستان جذاب زندگی یک نوجوان در «جرئت و حقیقت»

کتاب «جرئت و حقیقت» به قلم محمد‌علی جابری و به همت نشر معارف  به چاپ رسید. - اخبار فرهنگی -

به گزارش خبرنگار فرهنگی تسنیم، کتاب جرئت و حقیقت عضو جدید خانواده  برنا (کتاب های نوجوان نشر معارف) وارد بازار نشر شد.  این کتاب در قالب داستانی نگاشته شده  و موضوع کتاب در مورد معرفی بهشت حول یکی از شخصیت های کتاب است.

این کتاب یک رمان داستانی است برای علاقمندان به ادبیات. کتاب جرئت و حقیقت سرگذشت پسر یتیمی را روایت می‌کند که بر اثر دوستی، دچار انحراف در مسائل اخلاقی می‌شود. در ادامه راه و روش نجات و سرانجام این نوجوان است که حیرت مخاطب را برانگیخته می‌کند.

جذابیت کتاب در این است که با  شنیدن داستان و هم‌ذات‌پنداری با قهرمان آن برای هر مخاطبی، از کودکان تا بزرگسالان، دلکش می‌شود. از سوی دیگر در این کتاب  یکی از مشکلات رایج و مبتلا به در جوانان که ارتباط و دوستی  با جنس مخالف در جامعه است مطرح شده و روش توجیه نوجوانان با شیوه ای درست و قانع سازی نوجوانان با مفاهیم دینی  انجام شده است دلیل انتخاب  نام کتاب جرئت و حقیقت اشاره به یکی از رویدادهای داستان زندگی آرمان است که بعد از آن بازی سیر تحول او آغاز می‌شود.

نگاهی به کتاب «خداشناسی قرآنی کودکان»/ شما خدا را می‌شناسید؟

در برشی از کتاب می‌خوانیم:

هلال ماه هم در یک گوشۀ آسمان ایستاده‌ است و ما را نگاه می‌کند. انگار دارد برایمان حرف می‌زند «تا همین هیجده‌نوزده‌سالگی‌تون، من بیش از دویست بار دور زمین گشته‌م. کار من همینه. دور زمین بگردم، از خورشید نور بگیرم و زمین‌و براتون روشن کنم. تو هر ثانیه، با کلی از آدما برای همیشه خداحافظی می‌کنم.» ماه همین‌جور که زیر پایش را می‌پاید و برایمان حرف می‌زند، از حرکتش هم غافل نیست. می‌داند همه‌چیز را رکود و درجا زدن خراب می‌کند. با زبانِ بی‌زبانی می‌گوید «خدا به‌خاطر شما آدما، یه کارایی گردن من، خورشید و بقیه گذاشته. ما هم با جون‌ودل داریم انجامش می‌دیم. شما هم مراقب باشید نمک خدا رو می‌خورید، یه‌وقت نمکدونش‌و نشکونید.»

چاپ اول این کتاب به همت نشر معارف در اسفند  1402 به قیمت 110000 تومان به شمارگان1000 جلد روانه بازار  شده است.

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • ساینا اس اتوماتیک روانه عراق می شود / صادرات چندین هزار ساینا و کوئیک به ونزوئلا
  • اختتامیه دومین جشنواره ملی «دوست من کتاب» در همدان
  • تداوم پیشتازی همراه اول در جذب مشترکان
  • داستان فلسطین آنقدر جذاب است که نیازی به تخیل ندارد
  • «مصلای تهران» یا «شهرآفتاب» داستان یک تلخی بی‌پایان
  • ترجمه «قلمروزدایی علم و دین» روانه بازار نشر شد
  • «فلسطین و توطئه صهیونیستی انگلیسی» به کتابفروشی‌ها آمد
  • شمه‌ای از بی‌کفایتی پهلوی
  • داستان جذاب زندگی یک نوجوان در «جرئت و حقیقت»
  • حمله ترکیبی حزب‌الله لبنان به مقر فرماندهی ارتش صهیونیستی در شمال سرزمین‌های اشغالی